بیزینس کوچینگ چیست؟ همه چیز درباره کوچینگ کسب و کار

 

 

مربی کسب و کار یا بیزینس کوچ کیست؟

بیزینس کوچ کیست؟ فردی دارای تخصص است که نقطه موجود را بررسی می‌کند، نقطه مطلوب را تعیین می‌کند و یک مسیر اصولی و درست برای رسیدن از نقطه A به B تعیین می‌کند.

بیزینس کوچ، راه حل ارائه نمی‌دهد بلکه با طرح سوالاتی عمیق، راه حل را از وجود خود صاحب کسب و کار بیرون می‌کشد. چرا که آن ها معتقدند بهترین جواب‌ها، همیشه نزد خود صاحبین کسب و کار و کارکنان آنها است و تنها نیاز به راهنمایی برای کشف آن است. آنها در کنار شما هستند و به شما کمک می‌کنند تا از هزارتوی کسب و کارتان خارج شوید و از بالا به چالش‌ها و چشم اندازها و مسیرهای کسب و کارتان نگاه کنید.

تاریخچه بیزینس کوچینگ

واژه کوچ یک واژه محلی مربوط به مجارستان است. اهالی یکی از روستاهای مجارستان، برای امرار معاش، گاری‌هایی بزرگ‌تر و سریع‌تر از انواع موجود ساختند و مسافران را با آن به نقطه مورد نظرشان می‌رساندند که به آن COKS می‌گفتند. به مرور، این ارابه‌ها  در تمامی اروپا رواج یافت و نام آن نیز در انگلیسی، به Coach تبدیل یافت.

راهنمایی و مشاوره و مربی‌گری، قدمتی به طول سابقه بشر دارد؛ ولی درباره تاریخچه مفهوم امروزی کوچینگ، نقل‌های متفاوتی وجود دارد. پیش از به‌وجود آمدن این دانش، از واژه کوچ برای مربیان ورزشی استفاده می‌شد.

تیموتی گلوی، یک مربی تنیس بود که تئوری خود با نام تئوری گلوی را در سال 1974 مطرح کرد و باعث شد تا به او نام پدر کوچینگ را اطلاق کنند. او در تئوری خود به جای آن‌که همانند سایر مربیان تنیس، به جزییاتی همانند نحوه ضربه زدن و جاگیری در زمین و … بپردازد سعی کرد تا تمرکز بازیکنان را بهبود بخشد و ذهن خلاق آنان را بیدار کند تا از طریق آن، خودشان کشف کنند که بهترین نقطی برای ایستادن در هر لحظه و بهترین حالت دست گرفتن راکت و بهترین ضربه‌ای که می‌توانند بزنند چگونه است. او این روش مربی‌گری خود را در کتابی به نام “مربی درون” به انتشار رسانید.

تاریخچه بیزینس کوچینگ نیز به دهه 1980 و 1990 میلادی و افکار توماس لئونارد بازمی‌گردد. وی نهایتا در سال 1995 اولین موسسه کوچینگ را تاسیس کرد تا در آن به آموزش این امر بپردازد. این موسسه در آینده و به مرور، تبدیل به فدراسیون جهانی کوچینگ شد.

مزایای بیزینس کوچینگ چیست؟

بهره گرفتن از یک بیزینس کوچ، فواید متعددی برای شما و کسب و کار شما خواهد داشت. با این حال در این‌جا به چند مورد اصلی فواید مربی کسب و کار اشاره می‌کنیم:

 

1. بیزینس کوچ، شما را پاسخ‌گو نگه می‌دارد

تاثیر کنترل بیرونی بر افراد، قابل کتمان نیست. وقتی شما به عنوان نفر اول یک بیزینس هستید، عمدتا کنترلی بر روی عمل‌کرد شما وجود ندارد. بیزینس کوچ، این فایده را برای شما خواهد داشت که شما را پاسخ‌گو نگه می‌دارد و به این روش، باعث استفاده از تمامی ظرفیت‌های‌تان خواهد شد و راه را بر اهمال کاری خواهد بست. تنها کافی‌ست یک نفر (حتی بدون هیچ تجربه و دانشی) را مسئول کنترل خود قرار دهید و خود را به آن فرد پاسخ‌گو کنید؛ خواهید دید که چه تاثیر مثبتی برای‌تان خواهد داشت.

 

2. رویاها و اهداف کسب و کار شما را واقع‌بینانه می‌کند

اهداف و رویاهای شما برای کسب و کارتان چه مواردی هستند؟ بسیاری از مدیران و صاحبین کسب و کار، اهدافی غیرواقعی و خیالی در نظر دارند. درست است که ما چالش را دوست داریم اما در عین حال باید واقع بین هم باشیم. بیزینس کوچ شما، با بررسی داده‌ها، اطمینان حاصل می‌کند که اهداف شما واقعی و منطقی (رئال) بوده و شما در مسیر درست هستید.

 

3. به شما کمک می‌کند که به یک چشم انداز دست یابید.

یک کوچ نه تصمیم‌گیری می‌کند و نه نتیجه‌گیری. آن‌ها در پیدا کردن چشم انداز مناسب، شما را کمک می‌کنند و اقدامک‌ها و پله‌های لازم برای دست‌یابی به هدف‌تان را مشخص می‌کنند. و همچنین به کمک شما می‌آید تا تصمیم‌های هوش‌مندانه تری بگیرید و روی پروژه‌های درآمدزا تمرکز کنید.

 

4. هزینه‌های شما را کاهش می‌دهد

بیزینس کوچ‌ها با جلوگیری از رخ دادن اشتباهات، مسیر میان‌بر رسیدن به موفقیت را به شما نشان می‌دهند و این‌گونه باعث کاهش هزینه‌های شما می‌شوند. آن‌ها توصیه‌هایی به شما ارائه می‌دهند که مختص کسب و کار شما هستنند. یک کوچ کسب و کار خوب، روی نقاط قوت شما تمرکز کرده، مهارت‌های شما را شناسایی کرده، یک سری حقایق بیزینسی را که شنیدن آن‌ها برای شما سخت است به شما می‌دهد.

 

بیزینس کوچینگ در دنیا

در سال‌های اخیر و هزاره سوم میلادی، استفاده از بیزینس کوچ، به موضوعی معمول در کسب و کارهای کوچک و بزرگ تبدیل شده و بسیاری از کسب و کارها، برای همکاری و استفاده از توانایی مربی هایی با مهارت بالاتر رقابت می‌کنند. این موضوع، روز به روز در دنیا در حال گسترش است.

 

بهترین بیزینس کوچ‌های دنیا

لیست زیر، بهترین بیزینس کوچ های دنیا را (بدون اولویت) به شما ارائه می‌دهد:

 

1.جان متون (John Mattone)

جان متون مربی کسب و کار تعدادی از مطرح‌ترین کارآفرینان دنیا، از جمله بیل گیتس است. استراتژی اختصاصی او در کوچینگ با نام “THE 4 AS” شهرتی جهانی دارد.

2. مارک سی تامپسون (Mark C Thompson)

مارک تامپسون در سابقه خود، سابقه ارائه خدمات کوچینگ به بیزینس‌هایی هم‌چون  گوگل، آمازون، پینترست و اینتل را در کارنامه دارد. لقب CEO Coach شماره یک جهان را به او اختصاص داده‌اند.

3. مارسیا رینولدز (Marcia Reynolds)

مارسیا رینولدز، شناخته شده‌ترین بیزینس کوچ زن دنیاست. دکتر رینولدز به‌خاطر فعالیت‌های خود در زمینه آموزش این دانش، به شهرت فراوانی رسیده است.

4. مارشال گلداسمیت (Marshall Goldsmith)

از دیگر مربیان شناخته شده کسب و کار، مارشال گلداسمیت است. کتاب‌های آموزشی بسیار پرفروشی توسط وی منتشر شده و بالغ بر 100 کمپانی را کوچ کرده است.

 

تخصص‌ها و مهارت‌های بیزینس کوچینگ

برای این‌که بیزینس کوچ بتواند در کسب و کارهای تحت نظر خود تحول ایجاد کند نیاز است تا ابتدا در خود، تحول ایجاد کند و خصلت‌هایی را که برای او نیاز است در خود ایجاد کند. این مهارت ها را در چند مورد نمی‌توان خلاصه کرد اما ما در این‌جا به چند مورد اساسی آن اشاره می‌کنیم:

 

1. خودآگاهی

اولین قدم در تبدیل شدن به یک کوچ قدرت‌مند، خودشناسی است. او باید به درون خود سفر کند و به تمامی انگیزه‌ها و امیال درون خود آگاه شود تا بتواند در همراهی با دیگران، آن‌ها را تحت کنترل داشته باشد.

 

2. گوش شنوا

یکی از اساسی‌ترین ویژگی‌های یک کوچ، داشتن گوش شنوا است. او باید به خوبی به صحبت‌های طرف مقابل گوش دهد و عمق حرف و خواسته او را درک کند. او باید به‌جای سرزنش یا انتقاد نابه‌جا، به فرد مقابل اجازه دهد تا توضیح دهد. این مورد اغلب باعث شفاف شدن موضوع، کشف ریشه‌ها و برطرف شدن سوتفاهمات می‌گردد.

 

3. برنامه داشتن

یک کوچ کسب و کار قدرت‌مند، برای هر جلسه، با مثال‌ها، ایده‌ها و هر اطلاعاتی که لازم است آماده می‌شود. جلسات کوچینگ باید از قبل برنامه ریزی شود و برای هر جلسه، دستور کار داشته باشد. بدون ساختار، این جلسات، می‌تواند به یک مکالمه بدون محتوا یا هدف تبدیل شود.

 

4. رفتار محترمانه

یک مربی خوب، نظرات مختلف را شنیده و آن‌ها را تشویق می‌کند. به افراد، برای انجام تکالیف‌شان اعتماد می‌کند. برخی از بیزینس کوچ‌ها از روش برخورد سخت استفاده می‌کند در حالی‌که برخی دیگر برخودی ملایم‌تر را ترجیح می‌دهند؛ اما وجه مشترک همه آنها، احترام به مخاطب‌شان است. تحقیر، جایی در یک رابطه کوچینگ موثر ندارد و فقط باعث ایجاد ضدیت می‌شود.

 

5. شفافیت

مربی کسب و کار، در بیان مسائل، شفاف است و اهل گوشه و کنایه و صحبت‌های بدون مدرک و ناواضح نیست. تمامی اهداف، برنامه‌ها و خواسته‌ها باید دقیقا واضح باشند و سوتفاهمی برای هیچ‌کس ایجاد نکنند.

6. پلن B

یک بیزینس کوچ، آمادگی این را دارد که اگر برنامه‌ای به خوبی و طبق پیش‌بینی پیش نرفت نقاط ضعف آن را کشف کند، آن را اصلاح کند، و یا حتی برنامه را به‌طور کامل کنار گذاشته و به سراغ نقشه بعدی برود.

 

7. شناخت مخاطب

دقیقاً همانند یک مربی ورزشی، یک کوچ خوب هم می‌داند که چگونه از نقاط قوت کارکنان استفاده کند تا بیش‌ترین بهره را از آن‌ها ببرد و بهره‌وری تیم را به حداکثر برساند.

 

8. شنوای ایده‌ها

این‌که بیزینس کوچ، راه حل خود را به مخاطب القا کند یک خط قرمز است. وی باید راه حل‌ها را بشنود و از ایده‌ها استقبال کند. کوچ باید کوچ باشد نه رییس و فرمانده!

 

9. پیگیری اقدامات

فرد باید در قبال کوچ خود پاسخ‌گو باشد. پس این وظیفه کوچ است که اقدامک‌های لازم را از مراجعه کننده خود پیگیری کند و درباره انتظارات خود، بی‌خیال نباشد.

 

10. در دسترس بودن

فرآیند کوچینگ با اتمام جلسات به اتمام نمی‌رسد. شما باید آمادگی کمک کردن درباره مسائل و مشکلات پیش آمده در مسیر را داشته باشید و در ایجاد زمینه‌های لازم برای هر فعالیتی هم‌راهی کنید. گاهی لازم است یک مسئله حاشیه‌ای را حل کنید تا بتوانید از طریق آن، چالش اصلی را حل کنید.

 

11. حمایت‌گری

بیزینس کوچ از مراجعه کننده خود حمایت می‌کند و او را در مسیر رسیدن به اهداف، تنها نمی‌گذارد. یکی از مهم‌ترین مزایای داشتن کوچ این است که فرد، حس کند در مسیر تنها نیست و هر کجا به مسئله‌ای برسد، یک حامی و همراه در کنار خود دارد.

12. پیگیری جلسات

برای کوچ‌ها بسیار محتمل است که به سادگی از نردبان اولویت کارهای یک مدیر، پایین بیایند. بیزینس کوچ باید در پایان هر جلسه، تمامی اقدامک‌ها را زمان‌بندی کرده و از همان‌جا، جلسه بعدی را برنامه ریزی کند و به آن پایبند باشید.